Web Analytics Made Easy - Statcounter

موضوع تربیت معلم در ایران، گرچه در پیشینه تمدن گذشته جهان اسلام، قابل پیگیری است، اما تبدیل شدن آن به مسئله‌ای چالشی از منظر حاکمیت، سابقه‌ای به قدمت نخستین رویارویی‌های شکست خورده ایران با مدرنیته غربی در دوران قاجار دارد. رویکرد غالب در تلاش‌های این دوران 160 ساله – از زمان عباس میرزا و تأسیس دارالفنون گرفته تا ایجاد دانش‌سرا‌های مقدماتی و عالی در دوران پهلوی- گرچه گرته برداری از علوم و فنون غربی بود، اما رسوبات میراث فرهنگ و معارف این مرز و بوم آن قدر قدرتمند بود که در دل همین دالان اصلی، خرده جریان‌هایی دغدغه‌مند نسبت به فرهنگ ایرانی-اسلامی شکل بگیرد و رشد کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همین جریان‌ با چهره‌های شاخص خود مثل شهید باهنر و شهید رجایی توانست پس از انقلاب اسلامی، در زمانی که هنوز دانشگاه‌ها درگیر حواشی سیاسی خود بودند، این امکان را فراهم سازد تا در قالب طرحی جدید، مراکز تربیت معلم گسترش یافته و نیاز اساسی انقلاب به تربیت معلم را در یک فضای تربیتی انقلابی بازسازی کند.

تربیت معلمی که مهم بود

طلیعه بازگشایی مراکز تربیت معلم در دی ماه 1360 یعنی حدود یک سال زودتر از بازگشایی دیگر دانشگاه‌ها با پیامی بسیار مهم از طرف امام خمینی(ره) همراه بود، پیامی که بنیان‌های متفاوت معلم و تربیت معلم در نگاه انقلاب اسلامی نسبت به قبل از خود را می‌توان در آن یافت. در همین پیام بود که امام(ره) مسئله را هشدار داد و گفت: «ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شرّ تربیت یافتگان غرب و شرق به این‏ زودی‌ها نجات نخواهیم یافت.». در همین پیام بود که امام(ره) هدف اصلی برای حل مسئله را اصلاح و استقلال نظام تربیتی کشور دانست و گفت: «ملت عزیز ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان اگر بخواهند از دام‌های شیطنت آمیز قدرت‌های بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند، چاره ای جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند» و پیشران و کنشگر اصلی حل این مسئله را معلم دانست و گفت: «این میسر نیست جز با دست اساتید و معلمان متعهدی که در دبستان‌ها تا دانشگاه‌ها راه یافت‌ اند».

از منظر امام خمینی (ره)، ملت ایران اگر بخواهد از دام‌های شیطنت آمیز قدرت‌های بزرگ نجات پیدا کند، چاره ای جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارد و این میسر نیست جز با دست اساتید و معلمان متعهد.

 

 و راهکارهایی که باید توسط معلمان پی‌گرفته شود را نیز مشخص کرد و گفت: «با تعلیم و کوشش در رشته‌های مختلف علوم و تربیت صحیح و تهذیب مراکز تربیت و تعلیم از عناصر منحرف و کج اندیش، نوباوگان را که ذخایر کشور ومایۀ امید ملت اند، همدوش با تعلیم در همۀ رشته‌ها به حسب تعالیم اسلامی تربیت و تهذیب نمایند و علوم اسلامی را که مربی اخلاق و مهذب نفوس است به دست کارشناسان اسلامی داده تا نوباوگان و جوانان عزیز را بدین مکتب جامع روانبخش آشنا و از تعلیمات علمی و عملی آن برخوردار سازند.»[i]

تربیت معلمی که سربار می‌نمود

اما پس از سال‌های جنگ و فروکش کردن شور انقلاب و سربرآوردن عطش توسعه، امر تربیت معلم، رفته رفته در نگاه کلان مسئولین، جایگاه ممتاز خود را از دست داد. اگر در دهه اول انقلاب برای 36 میلیون جمعیت 400 مرکز تربیت معلم وجود داشت تا سال 1390، بیش از 300 مرکز تعطیل شد. نیاز به ایجاد شغل برای فارغ التحصیلان دانشگاهی از یک سو، و فشارهای مالی ناشی از به عهده گرفتن مسئولیت آموزش عمومی از سوی دیگر سبب شد که خط کلی سیاست‌های سیاستگذاران و مجریان عرصه تربیت رسمی به سمت تأمین نیروی مورد نیاز آموزش و پرورش از طریق فارغ التحصیلان دیگر دانشگاه‌ها و یا پیگیری طرح‌های خرید خدمات آموزشی تغییر کند.

پس از جنگ و فروکش کردن شور انقلاب و سربرآوردن عطش توسعه، امر تربیت معلم، رفته رفته در نگاه کلان مسئولین، جایگاه ممتاز خود را از دست داد. 

 

غافل از آن‌که یک ریاضی‌دان خوب لزوماً معلم ریاضی خوبی نیست، و یک معلم ریاضی خوب هم لزوماً یک مربی خوب برای انسان چند ساحتی انقلاب اسلامی ایران نیست. اما گویی در نگاه غلبه یافته در فضای سیاستگذاری آموزش و پرورش، مدرسه به یک واحد اقتصادی و دانش‌آموزان به چرخ‌دنده‌های توسعه و معلم به تکنسین ساخت این چرخ‌دنده‌ها تقلیل یافته بود.

در نگاه غلبه یافته در فضای سیاستگذاری آموزش و پرورش، مدرسه به یک واحد اقتصادی و دانش‌آموزان به چرخ‌دنده‌های توسعه و معلم به تکنسین ساخت این چرخ‌دنده‌ها تقلیل یافته بود.

 

پس آنچه نسبت به منزلت معلم برای حاکمیت اهمیت یافت، تنها تأمین حداقلی معیشت او بود نه تمهید برای ایفای رسالتش. غافل از آنکه معلمی نیاز به شخصیتی دارد که فقط با دانش و یا مهارت معلمی جبران نمی‌شود.

تربیت معلمی که در رؤیا بود

در اواخر دهه 80 جریان دلسوز و انقلابی فعال در تربیت رسمی توانست حداقل در سطح نظر و روی کاغذ آرمان خودش از نظام تربیت معلم را در سند مبانی نظری تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت رسمی جمهوری اسلامی ایران مسجل کند.

غافل از آنکه معلمی نیاز به شخصیتی دارد که فقط با دانش و یا مهارت معلمی جبران نمی‌شود.

 

طبق این سند، «معلم به عنوان مربی انسان، نقشی در امتداد انبیاء و اولیاء الهی دارد و باید اسوه‌ای امین، راهنمایی بصیر، و عالمی توانا باشد تا بتواند وظیفه، هدایت، روشنگری، برنامه ریزی، آموزش، پشتیبانی، مشورت، بازخورد دادن و ترغیب متربیان برای به چالش کشاندن موقعیت فعلی خود جهت بسط و توسعه ظرفیت‌های وجودی را برای کسب شایستگی‌ها و دستیابی به حیات طیبه به نحو احسن انجام دهد.»[ii]

برای عملیاتی کردن آن‌چه مطلوب است کاری که در قدم اول باید انجام می‌شد احیاء و ارتقاء مراکز تربیت معلم سابق بود. این اقدام در قدم اول با ایجاد مجتمع آموزش عالی پیامبر اعظم در سال 86 شکل گرفت و بعد از آن، با سازماندهی مراکز تربیت معلم باقی مانده در سطح استان‌های دیگر، در نهایت تا سال 90، دانشگاه فرهنگیان تأسیس شد و اساس نامه آن به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید. اما با تغییر دولت و روی کارآمدن مجدد همان تفکری که در دوران سازندگی و اصلاحات بر آموزش و پرورش مسلط بود، اضافه شدن فشارهای سنگین تحریم و جنگ اقتصادی به کشور، در کنار بی ثباتی‌های مکرر در وزارت آموزش و پرورش سبب شد، نه تنها ارتقاء دانشگاه فرهنگیان با مشکل مواجه شود بلکه تا سال 96 بواسطه کاهش پذیرش دانشجو حتی تا مرز تعطیلی هم پیش برود. بنا بر گفته رئیس سابق دانشگاه فرهنگیان، دولت یازدهم به طور مداوم دانشگاه فرهنگیان را نفی می‌کرد و در مقابل، نسخه جایگزینی هم برای تأمین نیاز کشور به تربیت معلم ارائه نمی‌داد.[iii] در نهایت در شهریور 1399 رهبر انقلاب به صورت علنی و عمومی به موضوع ورود می‌کنند و اعلام می‌دارند که: «باید به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی و ظرفیت‌سازی شود که معلمان سراسر کشور، فقط از مسیر دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی وارد آموزش و پرورش شوند و مجلس شورای اسلامی نیز باید در تصویب طرح‌ها به‌گونه‌ای عمل کند که خارج از مسیر این دو دانشگاه، ورودی به آموزش و پرورش وجود نداشته باشد.» اما متأسفانه این بی اهتمامی مسئولان به امر تربیت معلم در دهه 90، با رسیدن جامعه معلمان کشور به موج گسترده بازنشستگی نیروهایی که در دهه 60 جذب شده بودند، بحرانی را برای نظام آموزش و پرورش ایجاد کرد تا همچنان دولت مجبور باشد با توسل به ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان، راه‌های دیگری را فارغ از مسیر اصلی تربیت معلم پیش‌بگیرد.

تربیت معلمی که باید باشد

اگر از منظر فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی ایران بخواهیم به نظام آموزش و پرورش بنگریم، حقیقت این است که بر اساس مبانی دینی و دیدگاه رهبران انقلاب، در جمهوری اسلامی گرچه ارزش‌هایی مثل امنیت، عدالت، آزادی و رفاه مهم هستند، اما در کنار این‌ها  هدایت نیز اهمیت بالایی دارد.

نظام تربیت رسمی جمهوری اسلامی قرار است زمینه حرکت خودانگیخته و درونی شده‌ی انسان انقلاب اسلامی را به سمت حیات طیبه فراهم آورد.

 

بر این اساس است که نظام تربیت رسمی جمهوری اسلامی قرار نیست تنها افرادی جامعه‌پذیر و مفید برای چرخ‌دنده‌های مختلف جامعه را آموزش دهد، بلکه قرار است زمینه حرکت خودانگیخته و درونی شده‌ی انسان انقلاب اسلامی را به سمت حیات طیبه فراهم آورد. مربی چنین انسانی خود باید به نحو ویژه‌ای تربیت شده باشد چرا که «من نصب نفسه للنّاس اماما فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره»[iv]. لذا بهترین صورت تربیت معلم با توجه به غایت ذکر شده، دانشگاهی مستقل در دل نظامی منسجم است که گستره آن از پشتیبانی نظری در نهاد علم تا بستری عملی در نهاد آموزش کشیده شده‌باشد.

بهترین صورت تربیت معلم دانشگاهی مستقل در دل نظامی منسجم است که گستره آن از پشتیبانی نظری در نهاد علم تا بستری عملی در نهاد آموزش کشیده شده‌باشد.

 

برای تحقق این امر، به نظر می‌رسد آن چه باید توسط جامعه علمی و فعالان نظام تعلیم و تربیت اتفاق بیافتد، مهجوریت زدایی از گفتمان تربیت معلم در جامعه به خصوص برای نخبگان و تفهیم اهمیت این امر به نمایندگان محترم مجلس و مسئولان و مدیران عالی و اجرایی کشور مثل سازمان اداری و استخدامی و سازمان برنامه و بودجه است. همچنین نیاز است تا شورای عالی انقلاب فرهنگی اهتمام ویژه‌ای به برقراری رابطه ساختاری و نظام‌مند جهت پشتیبانی نظام آموزش عالی و حوزه‌های علمیه از دانشگاه فرهنگیان و ارتقاء آن در عرصه‌های مختلف علمی، زیرساختی و نیروی انسانی داشته باشد و این مهم نیازمند هم‌اندیشی و هم‌افزایی فعالان انقلابی عرصه تعلیم و تربیت جهت ساختن و ارائه الگویی عملیاتی برای نظام تربیت معلم در پیوند نظر و عمل و در مسیر تحول بنیادین آموزش و پرورش است.

***

[i]. امام خمینی، 7 دی 1360، پیام به فرهنگیان و دانشجویان مراکز تربیت معلم

[ii] . سند مبانی نظری تحول بنیادین نظام تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران

[iii]. مصاحبه دکتر حسین خنیفر (رئیس سابق دانشگاه فرهنگیان) با فرهنگراه (بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان)

[iv]: حکمت 73 نهج البلاغه: آن که خود را در مرتبه پیشوایى قرار مى‏دهد باید پیش از مؤدب نمودن مردم به مؤدب نمودن خود اقدام کند…

به نقل از: اندیشکده رهیافت

انتهای پیام/

از شما صاحبنظر گرامی در حوزه تعلیم و تربیت هم دعوت می کنیم، از نویسندگان، ممیزان و اعضای هیئت تحریریه پنجره تربیت باشید. برای ارسال مطالب و عضویت در هیئت تحریریه، از طریق ایمیل FarsPanjarehTarbiat@gmail.com مکاتبه فرمائید.

منبع: فارس

کلیدواژه: تربیت معلم دانشگاه فرهنگیان نظام رسمی آموزش و پرورش نظام تربیت معلم دانشگاه فرهنگیان مراکز تربیت معلم تربیت معلمی انقلاب اسلامی جمهوری اسلامی تربیت معلم آموزش و پرورش تعلیم و تربیت اسلامی ایران چرخ دنده چرخ دنده ها نظام تربیت تربیت رسمی دانشگاه ها حیات طیبه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۷۰۵۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

معلّمان، قافله‌سالاران کاروان روشنگری

ایسنا/لرستان واژه‌ها در وصف وجود مبارک معلم عاجز و زبان‌ها در بیان فضایل اساتید بزرگوار قاصرند.

اول معلم خلقت، همان خداوندی است که در سوره عَلُق فرمود «بخوان به نام پروردگارت، همان کس که به وسیله قلم آموخت» پس بدانیم که معلمان جایگاه والا و رفیعی دارند.

جهان هستی جلوه‌گاه صفات خداوندی است آنجایی که از صفت جمیل بودن خداوند یاد می شود این صفت خداوندی را می‌توانیم در جنگل‌ها، گل‌ها و کوه و دشت ببینیم.

صفت دیگر که به قادر بودن خداوند اشاره می‌کند می‌توان قدرت خداوند را در هستی دید اما وقتی می گوید «ان الله علیم» صفت علیم و عالم بودن در معلم جلوه گر شده و تجلی می یابد و چنانچه هر جامعه ای به معلمان خودش ارزش و احترام بگذارد قطعاً آن جامعه به پیشرفت می رسد و استعدادهایش شکوفا می‌شود.

واژه‌ها در وصف وجود معلم عاجز و زبان‌ها در بیان فضایل اساتید بزرگوار قاصرند. چه می‌توان گفت در توصیف انسان‌های فرزانه‌ای که وجود پر برکتشان ترجمان شایسته‌ی آیات الهی و تبلور حدیث شریف «ان العلما ورثه الانبیا» است.

معلمی، آغازی بی پایان است و بزرگان درست گفته‌اند که بهترینِ مردم، معلم می‌شوند و آموزگارانی انسان‌ساز و فرداپرداز.

شناختی که از جاده علم و عقل عبور می‌کند؛ انسان را به سرزمین دانایی، رهنمون می‌سازد و این همان چیزی است که لازمه ساختن یک جامعه با نشاط و آگاه برای نیکو زیستن است. آموزگارانی که راه تعلیم و تربیت را هموار و جان تشنگان را به دریای معرفت، سیراب می‌کنند سزاوار ستایش و قدرشناسی هستند.

بلاشک، انعکاس ذهن پویا و خلاقِ معلمان است که در جامعه آینده ما متبلور می‌شود؛ معلمی که کردار و رفتارش مصداق درس‌ها و توصیه‌هایش باشد، دانش آموزانی شایسته، شهروندانی مسئول و با اخلاق و مردمانی قانونمدار تحویل جامعه خواهد داد.

معلمان خالصانه آموختن را برای جوانه‌های زندگی معنا می‌کنند و قافله‌سالاران کاروان روشنگری هستند؛ دانش‌آموزانی که ریشه در نگاه معلمان گرانقدر این مرز و بوم دارند بی‌گمان، میوه شیرین و ماندگارِ انسانیت خواهند داد.

اساس هستی بر تربیت انسان بوده و رکن اصلی در تربیت انسان معلم است. معلمی یک هنر است و هنر به سراغ معلم و معلم به سراغ هنر می‌رود و هر انسانی نمی‌تواند هنرمند و معلم باشد.

معلمان طلایه داران پیشرفت و تعالی در کشور بوده و معلم ماندنی‌ترین واژه علم‌آموزی در تاریخ ثبت شده و نام و اندیشه معلم از بدو خلقت تا برای همیشه ماندگار بوده و خواهد بود.

جامعه با تمام نقاط قوت خود محصول فکر و هنر معلم است، خود معلم و جایگاه معلم هم نشان دهنده فکر و هنر جامعه است یعنی با هم ارتباط تنگاتنگ دارند.

۱۲ اردیبهشت، روز ستایش دانایی، تعهد و عشق به رشد و تعالی جامعه است. این روز فرصت مغتنمی است تا از معلمان عزیز به عنوان پیشوایان فکری و فرهنگی جامعه، تجلیل و قدردانی شود.
تقدیر و تجلیل از مقام معلم نباید منوط به یک روز یا هفته باشد، معلمان در تمامی سال مورد تقدیر هستند.

نقش معلم در جامعه نقش پیامبری است و معلمی در سازندگی کشور و نیروهای انسانی جامعه نقشی بی‌بدیل داشته و روز بزرگداشت معلم، روز تکریم عشق و ایثار و روز تجلیل از کسانی است که شهد شیرین علم و دانش را جرعه جرعه در جان‌های تشنگان زلال معرفت جاری می‌سازند.

تاریخ پرافتخار ایران زمین و آثار فرهنگی به جا مانده از شخصیت‌های علمی و فکری، نشانگر جایگاه والای تعلیم و تعلم در این سرزمین است و بی‌تردید پشتوانه این تاریخ پرافتخار، عالمان و معلمان گمنامی هستند که همت بلند آنان، گنجینه فاخری از معارف و شخصیت‌های علمی را برای ملت ما ساخته و زمینه‌ساز فرهنگ و تمدن شده است.

آری روز معلم روز قدردانی از زحمات کسانی است که عاشقانه در میدان و سنگری قرار گرفته‌اند تا نسلی را تربیت کنند که آینده‌ در دستان آن‌هاست.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • گرامیداشت هفته معلم در اسکو
  • مراسم تجلیل از ۴۰۰ معلم در عالی‌شهر برگزار شد
  • ۲۵۰۰ میلیارد تومان به آموزش و پرورش بوشهر اختصاص یافت
  • حیات یک کشور وابسته به معلمان است
  • نگاهی به فعالیت های علمی و آموزشی دانشگاه فرهنگیان قم+ فیلم
  • قم، پیشرو در تربیت معلمان پرورشی
  • اساس و توسعه هر کشور، توجه به آموزش و پرورش و تربیت نسل جوان است
  • تزکیه و پرورش اسلامی در دستور کار آموزش و پرورش باشد
  • معلّمان، قافله‌سالاران کاروان روشنگری
  • شکوفایی روح، ثمره تربیت معلمان است